قلب از چهار حفره تشکیل شده است.۲ حفره سمت راست(دهلیز و بطن راست) و۲ حفره در سمت چپ (دهلیز و بطن چپ) قرار دارند. این چهارحفره به شکل دو پمپ مجاور هم عمل میکنند که هریک از آنها خون را به یک سیستم کاملاً متفاوت گردش خون ارسال میکنند. قلب راست و چپ قلب توسط یک دیواره از یکدیگر جدا شده که مانع از حرکت جریان خون از یک سمت قلب به سمت دیگر میگردد پس خون دو سمت قلب هیچ ارتباطی با هم ندارند. سمت راست قلب، خون وریدی بدون اکسیژن را به دستگاه گردش خون ریوی میفرستد که خون بدون اکسیژن در بافت ریه از اکسیژنی که ما تنفس میکنیم، غنی میشود. سمت چپ قلب، خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی را به تمام قسمتهای بدن جهت مصرف میفرستد.
دهلیزها حفره هایی از قلب هستند که خون را از خارج فلب (دهلیز چپ خون را از ریه ها و دهلیز راست از سایر قسمتهای بدن) دریافت میکند. بطنها حفره هایی از قلب هستند که خون را به خارج از قلب پمپ مینمایند. هر دو پمپ سمت راست و سمت چپ قلب، همزمان و هماهنگ با یکدیگر عمل میکنند. ابتدا دو دهلیز و سپس دو بطن همزمان با هم منقبض شده و پس از انقباض، همزمان با هم استراحت می نمایند.
اندوکارد : لایه پوشاننده قسمت داخلی قلب را گویند.
پریکارد : لایه و پرده پوشاننده در خارج قلب را گویند.
مجید سمیعی از خانوادهای رشتی خاندان سمیعی در شهر تهران زاده شد، پس از عزیمت خانواده از تهران به رشت و اقامت در محله تلفنخانه وی تحصیلات ابتدایی را در این شهر و دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور رشت به پایان رسانید و سپس عازم آلمان گردید. رشتههای زیستشناسی و پزشکی را در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینتس به پایان رسانید و سپس دورهٔ تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ به اخذ درجهٔ تخصص در این رشته نایل آمد.
وی کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۱ به اخذ درجهٔ استادی جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ نایل گردید و در سال ۱۳۵۰ اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود.
در سال ۱۳۵۶، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهر هانوفر به عهده گرفت در همین سال، کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه لیدن هلند به وی اعطا شد و در سال ۱۳۶۶ دانشگاه ماینتس تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب را به وی پیشنهاد کرد. در سال ۱۳۶۷ با قبول تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه هانوفر به کار پرداخت. از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ ریاست انجمن بینالمللی قاعدهٔ جمجمه را به عهده داشت و در سال ۱۳۷۱ به ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای قاعدهٔ جمجمه انتخاب شد
منبع : کتاب زندگی نامه دکتر سمیعی
ابن سینا در روستای افشانه نزدیک بخارا (در ازبکستان کنونی و ایران بزرگ در سده پنجم هجری قمری) متولد شد. زبان مادری اش فارسی بود. پدرش که از صاحب منصبان در حکومت سامانی بود وی را به مدرسه بخارا فرستاد تا در آنجا به خوبی تحصیل کند. پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده بودند، اما ابن سینا از آن دو پیروی نکرد. وی حافظه و هوشی خارقالعاده داشت. به طوری که در ۱۴ سالگی از آموزگار خود پیشی گرفت.
او علم منطق را از استادش ابو عبدالله ناتلی آموخت. او کسی را نداشت که از وی علوم طبیعی یا داروسازی را فرا بگیرد و پزشکان مشهور از دستورکارهای او پیروی میکردند. البته وی در فراگیری علم متافیزیک ارسطو دچار مشکل شد که تنها به کمک اغراض مابعدالطبیعه فارابی توانست آن را بفهمد. او امیر خراسان را از یک بیماری سخت نجات داد. امیر خراسان در ازای این کار اجازه داد که ابن سینا از کتابخانه باشکوه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند. در سن ۱۸ سالگی، ابن سینا بر بسیاری از علومی که بعدها شناخته شدند، تسلط یافت. پیشرفتهای بعدی وی، مرهون استدلالهای شخصی وی بود.
بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به گفته از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمهٔ علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده میشدند. در سدهٔ ۱۷ میلادی فلسفهٔ طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده میشود) به تدریج از فلسفه جدا شد.با این حال علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهیهای مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه نیز در عصر مدرن همچنان علم برای موضوعاتی همچونعلم کتابداری یا علوم سیاسی کاربرد دارد.
در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار میرود، لذا محدود به شاخههایی از آموختن است که به پدیدههای دنیای مادی و قوانین آنها میپردازد. این هماکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمرهاست. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شدهاست، تبدیل به مجموعهای از تعریفهای قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثالهای اولیهای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شدهاند. در این دوره رایجتر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی سدهٔ نوزدهم میلادی کلمهٔ علم بیش از پیش مرتبط ب مطالعهٔ منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمینشناسی و زیستشناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبانشناسی شد؛ که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.
بهطور کلی اطلاعات مجموعهای از دادههای خام و پردازش نشدهاست. پردازش اطلاعات، تولید علم میکند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی نامیده میشود.
تعریف علمی سیستماتیک دارد | ||||
با روش علمی با آن برخورد میشود | ||||
علمی مینماید | ||||
خرافه | شبهعلم | علم حاشیهای | علم اولیه | علم (جریان رایج) |
سیاره واژهای کهن است که با تاریخ، علم، افسانهشناسی و دین گره خوردهاست. در آغاز، سیارات در بسیاری از فرهنگها، به عنوان موجودیتهایی خدایی یا فرستادگان خدایان پنداشته میشدند. با پیشرفت دانش علمی، درک انسان از سیارات دگرگون گشت. در سال ۲۰۰۶ اتحادیه بینالمللی اخترشناسی تعریف توافقشدهای برای سیاره اعلام نمود. این تعریف کمی بحثانگیز است زیرا بسیاری از اجسام با جرمی در حد سیاره را بر پایه داشتن یا نداشتن حرکت مداری، شامل نمیشود. اگر چه هشت تا از سیارات که پیش از سال ۱۹۵۰ کشف شدهاند، همچنان در این تعریف جدید نیز سیاره محسوب میشوند، برخی از اجرام آسمانی همچونسرس، پالاس، جونو و پلوتون (نخستین جسم فرا نپتونی کشفشده) که زمانی توسط جامعه علمی به عنوان سیاره شناخته میشدند، دیگر سیاره محسوب نمیشوند.
بطلمیوس گمان میکرد که سیارات در حرکتهایی در فلکهای حامل و تدویر به دور زمین میگردند. اگرچه ایده گردش سیارات به دور خورشید بارها پیشنهاد شدهبود، اما تا قرن هفدهم طول کشید تا این نظریه توسط مشاهدات نجومی تلسکوپی انجامشده توسط گالیلئو گالیله تأیید شود. یوهانس کپلر با بررسی دقیق دادههای مشاهدات، دریافت که مدار سیارات دایرهای نیستند، بلکه بیضوی هستند. با پیشرفت ابزارهای رصد، ستارهشناسان مشاهده نمودند که دیگر سیارات نیز مانند زمین دور محورهای مایلی میچرخند و دارای ویژگیهایی همچون کلاهکهای یخی و فصول مختلف هستند. از زمان برآمدن عصر فضا، مشاهدات نزدیک توسطکاوشگرهای فضایی نشان دادهاست که زمین و سیارات دیگر در ویژگیهایی همچون آتشفشانها، توفندها، زمینساختها و حتی هیدرولوژی، مشترکند.
سیارات عموماً به دو دسته کلی تقسیم میشوند: غولهای گازی پر چگالی و کم چگالی و سیارههای کوچکتر زمینسان سنگی. بنا بر تعاریف اتحادیه بینالمللی اخترشناسی، هشت سیاره در سامانه خورشیدی(منظومه شمسی) وجود دارند. به ترتیب افزایش فاصله از خورشید، چهار سیاره سنگی تیر، ناهید (آناهیتا)، زمین و بهرام قرارگرفتهاند و پس از آنها چهار غول گازی مشتری، کیوان، اورانوس و نپتون قرار گرفتهاند. شش سیاره از این هشت سیاره، یک یا چند قمر طبیعی دارند که به دور آنها میگردند.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.